به گزارش شهرآرانیوز؛ مردم ایرانزمین جهانپهلوان غلامرضا تختی را بیش از آنکه بهعنوان یک قهرمان ارزنده کشتی بدانند، یک پهلوان و جوانمرد میشناسند. اقدامات انسانی او چه در مواجهه با رقبای آسیبدیده و چه هنگام گرفتاری هموطنان مثالزدنی و الگوی هر جوانمردی است.
همین موضوع باعث شده است سالروز درگذشت او بهعنوان روز فتوت و جوانمردی شناخته شود. این نامگذاری به جز زنده نگهداشتن نام جهانپهلوان تختی، یادآور مکانی با نام زورخانه است که از دیرگاه تاریخ تاکنون پرورشگاه بسیاری از یلان و جوانمردان ایرانی بوده است.
براساس اسناد موجود، عمر زورخانه به شکل امروزینش به حدود هفتصد سال قبل میرسد و پهلوان محمود، معروف به پوریای ولی را که در گوشهای از خراسان آن روزگار، یعنی خوارزم، میزیسته است سازنده نخستین زورخانه به شکل امروزی میدانند و شاید بههمین دلیل باشد که از همان دوران تاکنون یکی از پایگاههای اصلی ورزش زورخانهای و در کنار آن جوانمردان و پهلوانان مردمدار در ایرانزمین، خراسان است.
در شرایط کنونی و براساس آمار رسمی فدراسیون پهلوانی و ورزشهای زورخانهای کشور از میان ۹۵۰زورخانه فعال ایران، ۱۰۳زورخانه در خراسانرضوی و حدود هجده زورخانه در مشهد، قرار دارند؛ زورخانههایی که در رأس آنها زورخانه کهن «شهدا» یا «توس» در عیدگاه، زورخانه «فاتح خیبر» به عنوان بزرگترین زورخانه کشور در تقاطع شاهد و اندیشه، زورخانه «وکیلآباد» بهعنوان قدیمیترین بنای مورد استفاده ورزشی شهر و زورخانه «شهلافتی» چهاربرج بهعنوان دیدنیترین زورخانه مشهد قرار دارند؛ البته زورخانههای بسیار دیگری هم بودهاند که بهدلایل مختلف دیگر وجود خارجی ندارند و تنها نام و خاطرهای از آنها در ذهن جوانمردان و ورزشکاران قدیمی شهر باقی مانده است. بد ندیدیم به مناسبت این روز برخی از این گودهای ارزشمند و انسانساز را معرفی کنیم.
شناختهشدهترین و کاملترین زورخانه سده اخیر مشهد که اکنون هیچ اثر فیزیکیای از آن برجا نیست و تنها در ذهن پیشکسوتان گود زنده مانده، باشگاه بهرامی است. این بنا که در حاشیه بالاخیابان و در مجاورت کاروانسرای ملک، حدفاصل دو کوچه ملک و چهارباغ قرار داشته در اصل یک مجموعه ورزشی شامل گود زورخانه، سالن کشتی و استخر بوده است. مجموعه مورداشاره توسط شخصی به نام بهرامی، از چهرههای ارشد حکومتی مشهد در سالهای نخست پس از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲، ایجاد شده و تا پیروزی انقلاب به نام مجموعه بهرامی خوانده میشده است.
ایجاد این مجموعه در حاشیه مهمترین خیابان منتهی به حرممطهر و نزدیک بازار شهر از سوی یکی از وابستگان به حکومت تلاشی برای جذب همزمان بازاریان اهل فتوت و جوانان جویای نام بود تا بدینگونه هر دو گروه تا حدی کنترل و در مواقع لازم به نفع حکومت هدایت شوند. برهمیناساس بود که در کنار کشتی پهلوانی به ورزشهایی، چون کشتیکج و جودو هم در سالن کشتی مجاور این گود پرداخته شده و استخری نیز در بخش دیگر این مجموعه ایجاد شده بود.
حمایت حکومت از بهرامی و اقدامات او باعث شده بود که وی در برخی جشنها حرکاتی نمایشی را در ظاهر برای گسترش ورزش زورخانهای در بین جوانان و در باطن برای جذب بیشتر ورزشکاران به مجموعه خود جهت کنترل آنان، به اجرا گذارد. پهلوان حسن ریاحی، از بزرگان صاحب زنگ کنونی ورزش پهلوانی ایران که روزگاری خود در این گود ورزش میکرده است، دراینباره میگوید: «سال ۱۳۵۲ بود. باشگاه بهرامی که در زمره بهترین باشگاههای ورزش زورخانهای مشهد جای داشت، مراسمی را در یکی از جشنها ترتیب داده بود.
ماجرا ازاینقرار بود که یک ورزشکار باید فاصله چند خیابان را روی تریلی در حال حرکت چرخ میزد. قرعه به نام من افتاد، روی یک تریلی را با فرش پوشانده بودند. تریلی از حرممطهر به سمت میدان شهدا حرکت کرد. مرحوم ببرحسینی، اولین ضرب را که گرفت، من شروع به چرخیدن کردم و وقتی دست کشید، خودم را در میدان شهدا دیدم. کل این مسیر را روی تریلی بدون لحظهای ایست چرخیده بودم. اولش، مرشد که شروع کرد به ضربگرفتن، دل توی دلم نبود؛ شروع کردم به چرخیدن که ماشین شتاب گرفت، اما خوشبختانه تعادلم را از دست ندادم. هنوز حس و حال آن روز را به یاد دارم. جمعیت زیادی برای نظاره آمده بودند.
بعدها هیچکس جرئت نکرد این تجربه را تکرار کند.» گویا این نوع اقدامات نمایشی مسئولان باشگاه بهرامی تنها باعث دلگرمی خود ایشان بود؛ زیرا جوانان فعال در این مجموعه در دوران مبارزات انقلابی بسیار فعال بودند و در نخستین گام پس از انقلاب نیز نام باشگاه را به جوانان اسلامی تغییر دادند.
یکی از بزرگانی که در خنثیکردن نقشه مالک این مجموعه بسیار مؤثر بود، مرشد پهلوان حاجمیرزاعسکری (از بزرگان تهپلمحله) بود که با منش پهلوانی خود، نهتنها گرهگشای فعالان این گود، بلکه راهنمای معنوی مردم محله بود و هرکس که گرفتاری یا مشکلی داشت، به او مراجعه میکرد. او از مؤسسان هیئت امامحسنمجتبی (ع) مسجد درخت توت و -در دورهای- مرشد درجه اول ایران بود.
مرشد بزرگ مرحوم ببرحسینی، مرحوم پهلوان احمد وفادار، مرحوم پهلوان محمد خادم، پهلوان حسن ریاحی، پهلوان میرحسین جعفرزاده موسوی و... از دیگربزرگانی بودند که در این گود به ورزش میپرداختند.
باشگاه جواناناسلامی تا سالهای نخست دهه۷۰ به فعالیت خود ادامه داد، اما در جریان مرحله نخست طرح بهسازیونوسازی اطراف حرممطهررضوی، ابتدا تعطیل و سپس تخریب شد تا پس از حدود چهل سال فعالیت، تنها نام و خاطرهاش در ذهن مردم قدیم مشهد باقی بماند.
یکی دیگر از گودهای قدیمی شهر مشهد که روزگاری جولانگاه یلان و پهلوانان بود و اکنون هیچ اثری از آن باقی نمانده، گود واقع در کوچه چراغبرق است که حدفاصل ورودی بالاخیابان و ورودی بازار حرممطهر رضوی قرار داشت. نام اصلی این گود برای ما مشخص نیست، اما بهدلیل قرارگرفتن در نزدیکترین فاصله ممکن به حرممطهررضوی، فضایی آکنده از حس معنویت و خلوص داشت و فضای هشتضلعی آن سالهای سال محل برگزاری گلریزان پهلوانان مشهدی بود.
این زورخانه بسیار قدیمیتر از باشگاه بهرامی بود، اما بهدلیل قرارگرفتن در کوچهای فرعی، پس از ایجاد مجموعه بهرامی که در حاشیه بالاخیابان بود، کمکم از رونق افتاد. تخریب بخش عمدهای از کوچه چراغبرق در جریان طرح نوسازی اطراف حرممطهررضوی در زمان عبدالعظیم ولیان، یعنی سالهای میانی دهه۵۰شمسی، هرچند باعث تخریب این گود نشد، آن را بهصورت کامل از رونق انداخت.
بقایای این گود که زمانی محل ورزش یلانی، چون پهلواناحمد وفادار، پهلوانمحمدرضا کیهانییزدی، پهلوانقاسم فدایی و هنرنمایی بزرگی، چون مرشد ببرحسینی بود تا دهه۷۰ در جانب جنوبی این کوچه و روبهروی در پشتی بازار سنگتراشها قابلمشاهده بود، اما این بقایا نیز در دهه۷۰ تخریب و بهجای آن یک بنای تجاری اقامتی ایجاد شد.
یکی دیگر از زورخانههای فعال مشهد در سالهای میانه سده ۱۴ شمسی، زورخانه حسینی است. این بنا در ابتدای کوچه موسوم به تاجرباشی یا ساسان خیابان شاهرضانو سابق قرار داشت که اکنون تابلو بهجت۳ در ابتدای آن نصب است. تاریخچه این مجموعه که در نزد اهل گود بیشتر به نام زورخانه دریادل شناخته میشود، بهدرستی مشخص نیست، اما باتوجهبه قدمت خیابان بهجت میتوان مدعی شد که در اواخر دهه۳۰ یا ابتدای دهه۴۰ ایجاد شده است.
این بنا که اکنون از آن تنها یک گودال عمیق خاکبرداریشده باقیمانده تا ابتدای دهه۷۰ فعال بود، اما پس از آن و ظاهرا با فوت مالک و در ورثه قرارگرفتن ملک، ابتدا تعطیل و سپس برای ساخت مجموعهای اقامتی تخریب شد که ساختش هنوز هم به سرانجام نرسیده است.
گذشت سالهایی چند از تبدیل محلی که زمانی جایگاه یلان و اهل فتوت بود و بزرگانی، چون مرشد میرزا عسکری در آن ضرب میگرفتند، به گودالی عمیق، آن را به مکانی ناایمن و خطرساز تبدیل کرده که ممکن است هرلحظه ریزش کند و باعث تخریب منازل و بناهای مجاورش شود.
گود خیام و گود عنبران دو زورخانه قدیمی مشهد هستند که اکنون دیگر اثری از آنها جز در خاطرات برخی از اهل گود وجود ندارد. محمدرضا کیهانییزدی، پهلوان صاحبزنگ محله راهآهن که شهریور سال۱۴۰۰ درگذشت، یکی از ورزشکاران سابق این گود بود. وی در گفتوگویی دراینباره گفت: «.. یکیدو سال بعد رفتن ببر، در مسیر برگشت به خانه صدای ضربی در اول کوچه باغعنبر مرا به خود آورد. پرسوجو که کردم، گفتند آقای عنبران اینجا زورخانه ساخته است. دیدم راه نزدیک است و از طرفی زورخانه هم حسابی شیک بود. از برادرم خواستم چند شب با من بیاید. بعدها خودم میرفتم. شدم نوچه عنبران.»
بر پایه این سخنان گود عنبران در ابتدای کوچهباغ عنبر منشعب از بالاخیابان قرار داشته و با زورخانه خیام که روزگاری در میانه کوچه سراب و در محدوده کنونی باشگاه آهنچی واقع بوده، فرق دارد. در خاطرات مرحوم استاد سیدحسنبامشکی رد پای گود دوم که بیشتر به باشگاه خیام معروف است، پیداست. وی در گفتوگویی درباره مکانهایی که در آنها به ورزش پرداخته، گفته است: «من بعد از کشتی و باستانیکار بودن در گود باشگاه توس به جاهای دیگر مانند باشگاه جوانان در دمبست بالاخیابان و بعد باشگاه خیام در کوچه سراب رفتم.»
درباره هر دو این گودها اطلاعات ارزنده دیگری در دسترس نیست و تنها میتوان مدعی شد این دو زورخانه قبل از نیمه نخست ۵۰شمسی تغییرکاربری داده و دیگر در آنها ورزش نمیشده است. این ادعا از آنجاست که در جریان سرشماری عمومی مشهد نیمه نخست ۵۰شمسی مکانهای ورزشی مشهد نیز شناسایی و فهرست میشوند، اما در میان اطلاعات این سرشماری نامی از گود خیام و گود عنبران نیست.
زورخانههای نابودشده مشهد در سده اخیر تنها به همین پنج مورد ذکرشده در بالا منحصر نمیشوند. در بررسی اسناد، بهویژه هنگام مرور خاطرات بزرگان این رشته، نام گودهای دیگری هم مطرح شد که متأسفانه هیچ اطلاعت قابل وثوقی از آنها در دسترس نیست.
پهلوان سیدحسین جعفرزادهموسوی در بخشی از خاطرات خود درخصوص زورخانههای قدیم مشهد گفته است: «در گذشته زورخانههای قدیمی زیادی در مشهد داشتیم. زورخانه پایینخیابان، زورخانه کوچه باغعنبر، بالاخیابان، باشگاه توس، باشگاه شهدا، باشگاه کوچهچراغبرق، باشگاه دریادل، باشگاه ایستگاهسراب، باشگاه خیابان دارایی از جمله باشگاههایی بودند که در گذشته در این رشته فعالیت میکردند و اکنون هیچکدام از این باشگاهها -به جز باشگاه شهدا- دیگر وجود ندارد.»
مرحم استادغلامعلیعبداحد هم در گفتوگویی از وجود زورخانهای در زیرزمین یک کوزهگری در پایینخیابان خبر داده که وی در دهسالگی ورزش را در آن شروع کرده است، اما هیچ آدرس یا توضیح بیشتری درباره آن نداده است.
استاد مرحومکریممحمدیان، مشهور به پدر کشتی خراسان، هم در گفتوگویی از وجود زورخانهای در پشت باغ هشتآباد میدان شهدا با همین نام خبر داده که توسط مرحوم غلامرضا کارگر مدیریت میشده و وی ورزش را در آن شروع کرده است.
سرانجام اینکه پهلوان صاحبزنگ مرحوممحمدرضا کیهانییزدی نیز در وصف برخی زورخانههای قدیم مشهد گفته است: «کنار مسجد حوضلقمان زورخانهای بود به نام شجاع. حاج غلامرضای گلکار که بعدها استاد ورزشی من شد، بههمراه خیلی از پهلوانان دیگر اینجا ورزش میکردند.
من هم در رفتوآمد به این زورخانه بود که عاشق این ورزش شدم. پانزده یا شانزدهساله بودم که با اهل فامیل و گلکار که بچهمحلمان بود به همین زورخانه میرفتم. بعد به گوشمان رسید که در باغ هشتآباد در کوچه رضوی زورخانهای هست. بینام بود و چند پهلوان در آن ورزش میکردند. آن زمان برق نبود هر بیست متر یک تیر فانوس بود. ک
وچههای تاریک من را میترساند. به عباسآقا، برادر بزرگم که نجار بود، گفتم من این ورزش را دوست دارم، بیا مرا به زورخانه ببر. اینطور بود که همراه او به زورخانه رفتم. دوسهماه بعد با استاد محمدیان آشنا شدم که آنجا ورزش میکرد. او هم یزدی بود. او روزهای جمعه را به باشگاه کوچه چراغبرق در نزدیکی حرم میرفت. قاسم فدایی و استادمرحوم ببرحسینی آنجا ضرب میگرفتند.
محمدیان مرا به آنجا میبرد. همه پهلوانان آن زورخانه درشتهیکل بودند. از ترس اینکه زیر دستوپایشان له نشوم، اصلا لخت نمیشدم. کمکم یکخردهای یاد گرفتم که شنیدم کوچه مقبره هم زورخانهای دارد. در سنه۲۰، کنار مسجد مقبره حمامی خصوصی بود که خراب شده بود. عدهای آن را ساختند و شد باشگاه مقبره. مسئولش محمدکچل بود؛ ضرب بلد نبود، اما میزد. اغلب بچههای آستانقدس برای ورزش صبحگاهی به این زورخانه میآمدند.»